فقط عشق به او.... اگر یادتان بود و باران گرفت، دعایی به حال بیابان کنید..... شنبه 13 خرداد 1391برچسب:, :: 10:47 :: نويسنده : اشناست
کوچک که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم ، اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم
کاش دلهامون به بزرگی بچگی بود ، کاش همان کودکی بودیم که حرف هایش
را از نگاهش می توان خواند کاش برای حرف زدن نیازی به صحبت کردن نداشتیم
و دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایم
بهتر از هزار فریادی است که هیچ کس نفهمد
بچه بودیم از آسمان باران می آمد بزرگ شدیم هیچکی نمیبینه
بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه
بچه بودیم همه رو
کاش هنوزم همه رو به اندازه همون بچگی تا دوست داشتیم
ساعت بعد از یادمون میرفت
بزرگ که شدیم گاهی دعواهامون سال ها تو یادمون مونده و آشتی نمی کنیم
بزرگ که شدیم حتی
صد تا کلاف نخم سرگرممون نمیکنه
بچه که بودیم بزرگترین آرزومون داشتن کوچکترین چیز بود
بزرگ که شدیم همش تو خیالمون بر می گردیم به بچگی
بزرگ که شدیم همه دوستیامون تا داره
دیگه همون بچه هم نیستیم
نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
نويسندگان |
|||
![]() |