فقط عشق به او....
اگر یادتان بود و باران گرفت، دعایی به حال بیابان کنید.....
چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:, :: 16:35 ::  نويسنده : اشناست

بياييم وعـده پــوچ ندهيم...
 
و كلماتي را بگوييم كه اميد آفرين باشد...
 
و يا سخني بر زبان آوريم كه قلبي را آرام بخشد...
   
پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد


  .هنگام بازگشت سرباز پیری را دید که با لباسی اندک در سرما نگهبانی می داد
 
.از او پرسید : آیا سردت نیست؟ نگهبان پیر گفت :

 البته ای پادشاه اما لباسگرم ندارم و مجبورم تحمل کنمپادشاه گفت :

 من الان داخل قصر می روم و می گویم یکی از لباس های گرم مرارا برایت بیاورند

نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد...

اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعده اش را فراموش کرد...
 
صبح روز بعد جسدسرمازده پیرمرد را در حوالی قصر پیدا کردند،

در حالی که در کنارش با خطی ناخوانا نوشته بود :

ای پادشاه من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل می کردم

 اما وعده ی لباس گرم تو مرا از پای درآورد


گاهی با یک قطره ،لیوانی لبریز می شودگاهی با یک کلام قلبی آسوده و ارام می گردد

گاهی با یک کلمه ،يك انسان نابود میشود...
 
گاهی با یک بی مهری دلی می شکنيم ...

و با يك كلام اميدي و آرامشي را مي افزاييم...
 
مراقب همه اين یک ها باشیم...

که در عین ناچیزی، همه چیزند...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







درباره وبلاگ

ادمک اخر دنیاست بخند ادمک مرگ همین جاست بخند دستخطی که تو را عاشق کرد ...... شوخی کاغذی ماست بخند ادمک خل نشوی گریه کنی کل دنیا سراب است بخند ان خدایی که بزرگش خواندی بخدا مثل تو تنهاست بخند
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان فقط عشق به او....... و آدرس golnargas.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)